جدول جو
جدول جو

معنی حجر شجری - جستجوی لغت در جدول جو

حجر شجری
(حَ جَ رِ شَ جَ)
داود ضریر انطاکی در تذکره گوید: حجر شجری، المرجان. و ابن البیطار در مفردات گوید: هوالبسد و قد ذکر بالباء. در تحفۀ حکیم مؤمن نیز آمده است که حجر شجری بسد است و صاحب اختیارات بدیعی نیز گوید: حجر شجری بسداست و گفته شد. رجوع به بسد و مرجان شود. و آن برزخ است میان نبات و جماد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(حَ جَ رِ بَ)
ابن البیطار گوید: قال الغافقی هو حجرٌ یوجد فی ارض المغرب ترمی به امواج البحر کثیراً و هو علی شکل الفلک التی تغزل فیها النساء. مجوف علیه حب ناتی من اسفله الی اعلاه. ان شرب منه وزن دانق و هو عشر شعیرات کسرالحصاه و فتتها. قال: و هذه صفه القنفذالبحری و هو خرقه یرمی بها البحر و قد تناثر شوکها و ذهب ما فی جوفها من اللحم و هی کثیره، بارض المغرب -انتهی. صاحب تحفه گوید: جسمی است سفید مدور و صلب و در جوف او دانه ای است که به اعلی و اسفل حرکت میکند و از سواحل دریا خیزد و قسمی از اکتمکت است و یکدانگ تا دو دانگ او در تفتیت حصاه هر عضو بغایت مؤثر است -انتهی
لغت نامه دهخدا
تصویری از حجر الشجری
تصویر حجر الشجری
بسد (مرجان) مرجان بسد
فرهنگ لغت هوشیار